جزئیات دستگیری یک جاسوس ایرانی آمریکا در ایران | کارت حافظهای که اعدام داشت را جوید و بلعید اما ...
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۷۷۱۱
به گزارش همشهری آنلاین، خبرگزاری رویترز در گزارشی به شرح به دام افتادن فردی به نام «غلامرضا حسینی»، یکی از مأموران سیا در ایران در سال ۲۰۱۰ پرداخته است.
رویترز در این خصوص نوشت: تنها چند دقیقه مانده بود جاسوس [سیا] از ایران خارج شود که دستگیر شد. غلامرضا حسینی اواخر سال ۲۰۱۰ در فرودگاه امام خمینی آماده پرواز به سمت بانکوک بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسینی گفته او به یک سالن VIP هدایت شده از او خواسته شده روی یک صندلی که به سمت دیوار چرخانده شده بود بنشیند. حسینی برای چند دقیقه تنها گذاشته شد و با توجه به آنکه هیچ دوربین امنیتی در آنجا نمیدید دستش را داخل جیب شلوارش برد و کارت حافظهای که پر از اطلاعات دولتی بود و میتوانست به اعدامش منجر شود را در دهانش گذاشت، آن را جوید و بلعید. تنها اندکی بعدتر، مأموران وزارت اطلاعات وارد اتاق شدند و بازجویی آغاز شد. انکارهای او و نابودی آن اطلاعات هیچ فایدهای برایش نداشتند. به نظر میرسید که آنها از همه چیز خبر داشتند. اما چگونه؟
این جاسوس سیا به خبرگزاری رویترز گفته است که اینها چیزهایی هستند که به هیچکس در دنیا نگفته است. در آن لحظاتی که اطلاعات به فکرش هجوم میآوردند حتی این به ذهنش خطور کرد که شاید سیا او را فروخته است.
خبرگزاری رویترز نوشته تحقیقات این رسانه درباره نحوه مدیریت جاسوسان در سازمان سیا نشان میدهد غلامرضا حسینی، به جای آنکه قربانی خیانت سیا باشد، قربانی غفلت و قصور این سازمان جاسوسی شده است. مطابق این گزارش، نظام ارتباطات پنهانی سیا معیوب بوده و این موجب شده دستگاههای اطلاعاتی ایران بتوانند به آسانی مخبرانی مانند او را شناسایی و دستگیر کنند. حسینی که نزدیک به یک دهه در ایران زندانی شد گفته که دیگر هیچگاه، حتی بعد از آزادیاش در سال ۲۰۱۹ چیزی از سازمان سیا نشنیده است.
سازمان سیا از اظهارنظر درباره روایت این جاسوس خودداری کرده است.
رویترز نوشته تجربه حسینی از سوءمدیریت و بیاعتنایی سیا به سرنوشت او، تنها مختص او نیست. رویترز طی مصاحبهای که با ۶ جاسوس سابق سیا در ایران داشته به این نتیجه رسیده که سیا برای جمعآوری اطلاعات در ایران بیاحتیاط عمل کرده و زندگی کسانی که جانشان را برای کمک به ایالات متحده به خطر میاندازند در معرض خطر قرار داده است.
یک جاسوس گفت سیا به او دستور داد برای جمعآوری اطلاعات به مکانی در ترکیه برود که آن سازمان اطلاع داشت تحت نظر ایران است. یک مرد دیگر که از کارکنان دولت بود میگوید هنگام سفرش به ابوظبی برای گرفتن ویزای آمریکا یک مأمور سیا از او خواسته برای آمریکا جاسوسی کند؛ او این درخواست را رد کرده، اما بعد از بازگشت به ایران دستگیر شده است.
رویترز نوشته چنین اقدامات بیپروایی از سوی سیا گاهاً ایرانیهای عادی را در معرض خطر قرار میدهد بیآنکه هیچ اطلاعات حساسی نصیب واشنگتن کند. وقتی این افراد دستگیر میشدند سیا هیچ کمکی به آنها یا خانواده شان حتی در سالهای بعدتر نمیکرده است.
جیمز اولسون، از مقامهای سابق ضداطلاعاتی سیا گفته اطلاعاتی درباره این پروندههای بخصوص ندارد. اما گفته ایجاد خطرات غیرضروری برای منابع اطلاعاتی از سوی سازمان، یک شکست حرفهای و اخلاقی برای سیا خواهد بود.اولسون به رویترز گفت: «اگر ما بیاحتیاط بودهایم، اگر بیپروا عمل کردهایم و باعث شدهایم به ما نفوذ کنند، شرم بر ما. اگر آدمهایی به ما آنقدر اعتماد کردهاند که اطلاعاتی در اختیار ما قرار داده باشند و بعد مجازات شدهاند ما از لحاظ اخلاقی شکست خوردهایم.»
رویترز نوشته این افراد در پاکسازیهای ضداطلاعاتی که ایران از سال ۲۰۰۹ آغاز کرد دستگیر شدند. تهران در گزارشهای پخششده از رسانههای دولتی خود بارها گفته که موفق به شکار دهها نفر از جاسوسان سیا شده است.
رویترز میگوید برای تهیه این گزارش دهها ساعت مصاحبه با ۶ نفر از ایرانیهایی که بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۵ توسط حکومت ایران به جاسوسی متهم شدهاند انجام داده است.برای راستیآزمایی روایت این افراد، رویترز اقدام به مصاحبه با ۱۰ مقام سابق اطلاعاتی آمریکا که از عملیاتها در ایران مطلع بودهاند کردهاند و علاوه بر آن به بررسی اسناد و گزارشهای رسانهای در ایران پرداخته است. علاوه بر این، این رسانه میگوید با کسانی که جاسوسها را میشناختهاند نیز مصاحبه کرده است.
هیچیک از مقامهای سابق یا کنونی آمریکا که با رویترز مصاحبه کردهاند هویت هیچ یک از منابع اطلاعاتی سیا را تأیید یا افشا نکردهاند. سیا از اظهارنظر به طور مشخص درباره گزارش رویترز خودداری کرده، با این حال، یک سخنگوی این سازمان گفت سیا همه تلاش خودش را برای محافظت از منابع اطلاعاتی خود انجام میدهد.
از میان ۶ فردی که رویترز با آنها مصاحبه کرده حسینی تنها فردی بوده که گفته ابزار ارتباطی که در اختیار او قرار داده شده معیوب بوده است؛ اما تحلیل دو متخصص امنیت سایبری به این نتیجه رسیده که سیستم ارتباط مخفیانه آنلاین مورد استفاده حسینی احتمالاً ۲۰ جاسوس ایرانی دیگر و شاید صدها جاسوس در دیگر نقاط دنیا را لو داده است. این پلتفرم پیامرسانی که تا سال ۲۰۱۳ عملیاتی بوده در میان وبسایتهای خبررسانی و سرگرمی پنهان شده بود و جاسوسها از طریق آن با سیا ارتباط میگرفتند. رویترز از طریق چهار مقام سابق آمریکایی وجود این سیستم ارتباطی را تأیید کرده است.
رویترز نوشته سیا، ایران را یکی از سختترین مقاصد جاسوسی خود قلمداد میکند. از سال ۱۹۷۹ که دانشجویان ایرانی سفارت آمریکا در تهران را به تسخیر خود درآوردند، ایالات متحده حضور دیپلماتیک خود در ایران را از دست داده است؛ به همین سبب، مأموران سیا مجبور شدهاند از مأموران بالقوه این سازمان را در خارج از ایران یا از ارتباطات آنلاین برای جمعآوری اطلاعات استفاده کنند.
چهار مأمور سابق اطلاعاتی به رویترز گفتهاند سیا تمایل دارد هنگام جاسوسی در ایران مخاطرات بزرگتری را بپذیرد. یکی از موضوعاتی که آمریکا علاقه زیادی به جمعآوری اطلاعات درباره آن دارد برنامه هستهای ایران است. «جیمز لاولر»، از مأموران سابق سیا گفت: «یکی از اهداف اطلاعاتی بسیار بسیار جدی ما نفوذ در برنامه هستهای ایران است. هیچ اولویتی از این بالاتر وجود ندارد. بنابراین، هنگامی که آنها (مأموران سیا) تحلیل هزینه-فایده انجام میدهند مجبورند دستاورد باورنکردنی که حاصل میشود را در نظر بگیرند.»
شش ایرانی که رویترز با آنها مصاحبه کرده به مجازاتهایی از ۵ تا ۱۰ سال حبس محکوم شدهاند. چهار نفر از آنها از جمله حسینی بعد از آزادیشان در ایران باقی ماندند و کماکان در خطر دستگیری مجدد قرار دارند. دو نفر دیگر از ایران فرار کرده و پناهنده شدهاند. هر شش نفر گفتهاند که مرتبطان سیا به آنها وعدهای برای کمک در صورت دستگیری نداده بودند، با وجود این، همگی معتقد بودهاند که آمریکا بالاخره یک روز به آنها کمک خواهد کرد.
رویترز نوشته این شکست میتواند به مخدوش شدن اعتبار سیا منجر شود که در تلاش برای باسازی شبکه جاسوسی خود در ایران است. رسانههای دولتی ایران بعضی از این پروندهها را علنی کرده و آن را نشانه ناکارآمدی و بیخاصیت بودن سیا دانستهاند. حسینی به رویترز گفت: «این، برای دولت آمریکا یک لکه ننگ است.»
او در گفتگو با خبرگزاری رویترز گفته از طریق یک سایت خبری درباره فوتبال به نام Iraniangoals.com با مدیرانش در سیا در ارتباط بوده است. او گذرواژهای را در بخش جستجوی این سایت وارد میکرده تا یک پنجره برای ارتباط باز شود و اطلاعاتش را برای سیا ارسال کند.
متخصصان سایبری گفتهاند که تنها با یک کلیک راست بر روی صفحه Iraniangoals.com که کدگذاری صفحه را نشان میداد میشد. متوجه شد که سیستم ارتباط مخفی در این صفحه پنهان شده است.
چیزی که برای این جاسوس نامفهوم بوده این است که قدرتمندترین سازمان جاسوسی دنیا سیستمی در اختیارش قرار داده بود که به دستگیری او منجر شد. سال ۲۰۱۸، یاهونیوز گزارش داده بود که این نظام ارتباطی سیا از طریق وبسایتها باعث دستگیری و اعدام دهها نفر از مخبران سیا در ایران و چین شده است.
کد خبر 709259 منبع: باشگاه خبرنگاران جوان برچسبها جاسوسی ایران و آمریکا خبر ویژهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جاسوسی ایران و آمریکا خبر ویژه جمع آوری اطلاعات خبرگزاری رویترز رویترز نوشته مصاحبه کرده رویترز گفت قرار داده شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۷۷۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.